صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب | ||
|
********** سری جدید جوک های 94 ********** خداوندا هرخریتی را تجربه کردیم به جز
برچسبها: ادامه مطلب
آقا چه خبره ؟؟ یواش تره …. ————————— ************* ————————— واااای من چقدر خنگمم : ((( ————————— ************* ————————— شماره مهراد هیدن کی میخواد؟ #الکی مثلا شماره مهراد هیدن دارم! برچسبها: ادامه مطلب
مگس اومده تو خونه، رفتم حشره کش آوردم، مامانم می گه می خوای بکشیش؟ پـَـــ نــه پـَـــ می خوام بزنم زیر بغلش بوی عرق نده! ♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ رفتم گل فروشی، می گم ببخشید، کاکتوس هم دارید؟ می گه واسه دکور می خواین؟ پـَـــ نــه پـَـــ تو خونمون شتر پرورش می دیم، می خوام یه وقت احساس غربت نکنن، حس کنن خونه خودشونه!
برچسبها: ادامه مطلب این جمله رو اگه 2 بار هم بتونی بگی هنر کردی ! : چه ژست زشتی
اینو 3 بار تکرار کن:
پستچی از پشت پستخانه رد شد.
اینو 3 بار بگی یه پا انیشتنی :
سه شیشه شیر سه شیشه سرشیر
اینو 5 بار بگو: اردکی در آمبولانس می خورد آدامس میزد بالانس
برچسبها: ادامه مطلب گفت تا ابد تنهایت نمیگذارم ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥ نمیدانم به مسافر دل بستم برچسبها: ادامه مطلب اول خوب فکر کنید بعد جواب هارو ببینید.. 1- آن چیست که یکی است و همیشه با تو است؟ 2 – عجایب جنگل بی پایه دیدم، عجایب چادر بی سایه دیدم،بدیدم صنعت پروردگارم، دوتا سوداگر بی مایه دیدم. 3- عجایب صنعتی دیدم در این دشت، درخت پرگلی بی سایه میگشت؟ 4- آن چیست که از میان آب می گذرد، ولی خیس نمی شود؟ 5- آن چیست که نمیتوانید ببینیدش، یا بچشیدش، یا با دستتان لمسش بکنید، ولی برای همه تان لازم است و همه جا هست؟ 6 – آن جسم عجب چیست که بر چرخ پدید است گه پرده ماه است و گهی حاجب شید است؟ 7- نه دست دارد، نه پا دارد، از همه جا خبر دارد! 8- آن چیست که تا آسمان نگرید، اشکش روان نمی شود؟ 9- آن چیست که نه دست دارد و نه پا، در همه جای زمین است و نمی رود به هیچ جا؟ 10- آن چیست که نه دست دارد، نه پا، نه استخوان دارد، نه گوشت، ولی همیشه راه میرود و هیچ وقت هم خسته نمی شود؟ 11- آن چیست که خودش آب، دُشمنش آب؟ 12- آن کدام دوبرادرند که در زیر یک کوه زندگی میکنند،و هیچ وقت خانه یکدیگر را نمی بینند؟ 13- آن کدام شب تاریک است که در میان روز دیده میشود؟ 14- این سر کوه، اَرّه اَرّه آن سر کوه، اَرّه اَرّه میان کوه، گوشت بره! جواب چیستان ها در ادامه مطلب.. برچسبها: ادامه مطلب به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روانپزشک پرسیدم شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟ روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند. من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگتر است. . . . . . . . روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد... شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟ برچسبها: داستان زیبا..در ادامه مطلب.. برچسبها: ادامه مطلب |
|